۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه
نامه كروبي به وزير اطلاعات
جناب آقاي محسني اژهاي آيا اين است رسالت امنيتي شما، که جوانان بي گناه ايراني را تنها به جرم اعتراض به انتخاباتي که نتيجهاش را قانوني و مشروع نميدانند تحت عنوان نيروي امنيتي و اطلاعاتي در خيابانها کتک زده و آغشته به خون به زندانها منتقل کنند و ماهها بلاتکليفي را به آنان تحميل کرده و خانوادههايي را نگران سازنند. آيا اين است رافت اسلامي که دختران و پسران ما را در زندانها به قتل برسانند و آن گاه از ارتکاب چنين جرمي سلب مسووليت کنند و آن گاه به مظلوم نمايي در دفاع از نيروهاي خودسر و غير مسوول تحت لواي خود بپردازنند. آيا شما تاکنون به پشت درهاي زندان اوين و دادسراي انقلاب رفتهايد تا شاهد چشمهاي اشک بار مادران و پدران و يا همسران و فرزنداني باشيد که به دنبال کسب حتي کوچکترين خبري از زنده بودن عزيزانشان هستند؟ شما لحظهاي خود را جاي آن پدران و مادران نگراني بگذاريد که اينک بيش از يکماه است که از فرزندان و يا همسران خود بي خبر هستند و آنگاه ماموران زندان اوين و دادسراي به جاي ياري رساندن به آنها براي رفع نگرانيشان با پرخاشگري با آنان برخورد کرده و پراکندهشان ميکنند. تازه اين انچه است که پشت درهاي اوين ميگذرد و والاسفا که بسياري از خانوادهها حتي نميدانند که فرزندان و يا همسرانشان در کجاي اين شهر نگهداري ميشوند و جاي تاسف است که امروز حتي مرجعي را نميشناسند که بدان شکايت ببرند. چرا که قوه قضائيه سلب مسووليت ميکند و وزارت اطلاعات هم پاسخگو نيست. آيا شما به عنوان وزير اطلاعات از سرنوشت کساني که مفقود شدهاند و يا در زندانهاي غير رسمي کهريزک، شور آباد و سولههاي اطراف شهر تهران نگهداري ميشوند خبر داريد؟ (به نقل از منابع موثق) آيا تاکنون بر رفتارهاي غير متعارف نيروهاي نظامي و شبهنظامي با بازداشت شدگان قبل از انکه به زندانها تحويل داده شوند نظارتي شده است؟ شما به عنوان وزير اطلاعات وجدان بيدار خود را به داوري دعوت کنيد و بگوييد که آيا گلوله گشودن به مردمي که اعتراضاتي ارام را برگزار کردند و بازداشتهاي گسترده انان، امري منطقي است. آيا شما از اين رفتارها بيخبريد و يا اينکه شما هم به مانند ديگران مصلحت را بر پاسخگويي نميدانيد؟ اين روزها اخبار ناگواري از تعداد كشته شدگان حوادث اخير به گوش ميرسد، كساني كه هنوز خانوادههايشان از سرنوشتشان بي خبر هستند هرچند كه هيچ گاه از سوي مسوولان مربوطه آمار واقعي كشته شدگان حوادث اخير منتشر نشده است، ولي آيا شما نيز به عنوان وزير اطلاعات آمار دقيقي از كساني كه مفقود شده و كشته شدهاند در اختيار نداريد؟ به نظر ميرسد كه مسوولان ميخواهند همواره به كتمان آمار واقعي كشته شدگان حوادث اخير بپردازنند ولي در هر صورت حداقل اجساد آنها را به خانوادههايشان تحويل دهيد. من متاسفم باز بگويم از آنچه طي ماههاي اخير بر مردم آگاه و فهيم ايران گذشت. اينك آنچه بر مردم ايران به ويژه زنان ميگذرد بسيار تاسف بار است، چنانچه همه شاهد آن بودند كه چگونه با باتوم به زنان حمله كرده و آنها را كتك زده و يا به داخل جويها پرت ميكنند، و والاسفا كه اين غمانگيز تر از آنچه است كه جنايتكاران صهيونيست با مردم مظلوم فلسطين انجام ميدهند چرا كه بنابر انچه كه در رسانهها مشاهده ميكنيم حداقل صهيونيستهاي غاصب در برخورد با زنان ملاحظاتي دارند و اين هم به علت انعكاس بيروني رفتاشان است ولي متاسفانه ماموران جمهوري اسلامي ايران زنان را در مقابل چشم ديگران كتك ميزنند و گويي خود را نائبان بر حق خدا ميدانند كه گناهكاري را مجازات ميكنند واز انعكاس رفتارشان در دنيا و تاثيرش بر افكار عمومي جهاني ابايي ندارند. شما در جايگاه مهم ترين وزير دولت هستيد و بايد پاسخگوي آنچه به ناحق بر مردم گذشت باشيد ولي متاسفم از اينکه هيچ گونه مرکزي از سوي نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي پاسخگوي مردم نيست و اين همان رفتاري است که از سوي قوه قضائيه نيز شاهد آن هستيم. شما بايد بدانيد که امروز اکثريت جامعه ما از اقشار تحصيل کرده هستند که با حقوق شرعي، قانوني و مدني خود آشنا ميباشند و همين حقوقشان را بدون کم و کاست مطالبه ميکنند. بنابراين من از شما به عنوان فردي که داراي سوابق مديرتي خوبي هستيد واينک نيز مسووليتي در اين دولت داريد سوال ميکنم که آيا مرکز و ستادي براي هماهنگي اقدامات موازي و گوناگون دستگاه قضايي و وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه جهت پاسخگويي به مردم وجود دارد تا خانوادههاي بازداشت شدگان و آسيب ديدگان حوادث اخير براي احقاق حقوق خود بدانجا مراجعه کنند؟ آيا آنچه امروز در برخورد با اعتراضهاي آرام مردم و شهروندان انجام ميشود از برخوردهاي خياباني تا بازداشتهاي غير قانوني و يا بازجوييهاي قرون وسطايي و اعترافاتي که گرفته ميشود منطبق با قوانين اسلامي و جاري کشور و قواعد دموکراسي و فرهنگ حاکم بردنياي امروز است؟ من از شما ميپرسم که آيا زندان در جمهوري اسلامي ايران تعريف مشخصي دارد و يا اينکه ميتوان مردم را در مسجد، مدرسه و زير زمين ادارات و وزارت خانهها بدون انکه خانوادههايشان و وکلاي مدافع و حتي دستگاه قضايي در جريان باشند روزها نگه داشت و شکنجه روحي کرد؟ آيا به نظر جنابعالي با اين گونه برخوردهاي خشن و سرکوب مردم ميتوانيم جوابگوي حق و مطالبات مردم خودمان و چامعه جهاني باشيم؟ ايا شما به عنوان وزير محترم اطلاعات به واقع از پشت پرده نيروهاي لباس شخصي که آزادانه از هيچ کوششي جهت سرکوب مردم دريغ ندارند و روز به روز گستاخانه تر با مردم برخورد ميکنند خبر نداريد؟ جناب آقاي محسني اژهاي به نظر ميرسد که بار سنگين اين مسووليت بر دوش شماست که در اين مقطع تاريخي پشت پرده اين باندهاي قدرت که اعتقادي به جمهوريت نظام را ندارند برملا کنيد و تخم فتنه را بخشکانيد تا چنانچه وزير کابينه بعدي نبوديد با خاطرهاي خوش در اذهان مردم از اين وزارت خانه نقل مکان کنيد. هيچ گاه فراموش نکيند که ايران امروز با ايران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي تفاوتهاي بسياري دارد. شما که بايد بهتر بدانيد ما در عصر ارتباطات قرار داريم و کوچکترين رفتار دروني ما انعکاس بيرونيدارد. بنابراين بدانيد که ديگر سر در زير برف کردن نتيجهاي را تغيير نميدهد زيرا امروز مردم آگاه و هوشيار هستند و دنيا نيز چشم به ايران دوخته است. پس چرا بايد بهانهاي به دست دشمان بدهيم و يا کاري کنيم که مردم از نظام جمهوري اسلامي ايران سر برگردانند. در آخر ميگويم از ما که گذشت اما خوب ميدانيد که ما به اسلام، ايران، ميراث گرانقدر امام (ره) و مردم کشور عشق ميورزيم ولي شما براي انکه پاسخي براي وجدانتان، مردم، تاريخ و در قيامت داشته باشيد مسوولان و قدرتهاي بالاتر را از شرايطي که امروز بر کشور حاکم شده است آگاه کنيد. از سويي ديگر اين امري شايسته است که براي فع هرگونه شائبهاي به شفاف سازي بپردازيد. هم خانوادههايي را از نگراني در آوريد و هم با توجه به انکه به مسائل پشت پرده دسترسي داريد و از شرايط شکننده کشور مطلع هستيد و امکان کالبدشکافي امور کشور در داخل و خارج برايتان مهيا است مردم را نيز در جريان واقعيتها قرار دهيد و البته دنبال راه چارهاي براي خروج از بحران کنوني باشيد و الا مديريت روزهاي سخت رمضان، قدس، محرم و عاشورا و 22 بهمن برايتان دشوار خواهد بود. نامهام را با بياناتي از حضرت فاطمه زهرا (س) به پايان ميرسانم. آن حضرت در خبطهاي فرمودند: «نخواستيم ولي بدانيد که پشت شتر خلافت زخم و بار آن کج است و اين بار با اين حال به منزل نميرسد.» مهدي کروبي 2/5/1388
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر