۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

ما خون ندادیم که شما سازش کنید...


وبلاگ سید سبز به دلیل مشکلاتی که برای نویسندگان آن پیش آمد بود دیگر قصد بروز شدن نداشت ولی بعد از خیانت مهدی کروبی بر آن شدیم که حتی برای یکبار دیگر هم که شده بنویسد :
آقای کروبی در خرداد ماه سال 88 (قبل از انتخابات) هنگامی که خبر کشته شدن پرهام رضایی از فعالین ستاد آقای موسوی در مشهد توسط لباس شخصی ها را شنیدم ، بی اراده در میدان ولیعصر تهران بغض گلویم را گرفت . قلبم انگار دیگر توان زدن نداشت ، یک لحظه خودم را جای او گذاشتم که با هزار آرزو برای داشتن ایرانی آباد و داشتن نقشی در ساختن میهنش به ستاد کاندیدای خود میرود که در اثر حمله حرامیان به شهادت میرسد . نمی دانستم که چه خبر های بد تری در ماه های آینده میشنوم. بعد از کودتای ننگین 22 خرداد ، هروز خبر قتل ها و شکنجه ها و تجاوز هار را شنیدم.
آقای کروبی ، ما صدای تیر های پیاپی در میدان آزادی روز 25 خرداد که 8 نفر را به شهادت رسید بیهوده نشنیدیم ،
ما بیهوده به چشمان معصوم ندا در 30 خرداد خیره نشدیم و بی هدف گریه نکردیم ،
ما صدای زجه ها و التماس های ترانه موسوی را هنگامی که حرامیانی که شما امروز به رسمیت شناختییدشان به او تجاوز میکردند بیهوده تصور نکردیم ،
ما بیهوده همانند مولایمان امام حسین (ع) بر علیه یزید در روز عاشورا قیام نکردیم ،
ما بی دلیل تن سرد آسفالت های خیابان را با خونمان گرم نکردیم ،
بیهوده 26 و 27 مرداد برای حفاظت از دفتر روزنامه شما در برابر حمله ی انصار حزب الله خود را سپر نکردیم که امروز شما با وقاحت تمام کسی که خون جوانان این وطن را به زمین میریزد به رسمیت بشناسید.
امیدوارم که میر حسین موسوی هم بداند که مردم نیستند که به شما احتیاج دارند بلکه شما ها هستید که به مردم احتیاج دارید.
اگر در آینده کسی از من بپرسد که از کدام عمل خود بیشتر از دیگر اعمال شرمگین هستم ، قطعا می گویم از آنکه روزی مهدی کروبی خائن را قهرمان نامیدم.
برای ارتباط با وبلاگ سید سبز و ارسال خبر ، عکس و غیره از پست الکترونیک Info_Seyyedesabz@Yahoo.Com استفاده کنید. پست الکترونیک هروزه ساعت 12 و 24 توسط مدیران سایت بررسی خواهد شد.